امروز مجبور شدم کلی راه رو تا میدان فاطمی برم تا یک پرینتر رو پس بدم!
تک و توک مورد داشتیم که دنبال قطعات کامپیوتر اومدن یا دنبال موارد دست دوم بودن
اما یک روز یکی از مشتری های نسبتا ثابت ، درخواست پرینتر دست دوم با توان مالی 100 هزار تومان کرد !!!
یعنی من در اندرونی نورون ها و سلول های خاکستری مغزم داشتم فکر می کردم که پرینتر دست چندم هم باشه ، 100 تومن نیست ؛ هست؟!؟!؟!
این از اعماق وجود بنده برای اینکه کار اون بنده خدا هم راه بیفته باز هم بهشون گفتم که من پرس و جو میکنم
از قضا در جستجوی ما ، یک مورد پرینتر با قیمت 175000بدون در نظر نگرفتن هزینه سرویسش (اونم تازه بخاطر من که مشتری ثابتشون هستم) موجود بود!!! اونم hp  و لیزری.!!!
برای اینکه نخوام یک جامعه ای رو ببرم زیر سوال نمیگم مشتری ما ، با چه عنوانی بود ؛ اما همین قدر در فرهنگ لغت من تعریف شده که هر کس نبست به عنوان و نقشی که داره ، مسؤل هست ؛ و برخورد این آقا با وجود این که راه و رسم کاسبی رو میدونست ، با عنوانی که داشت همخوان نبود .
خلاصه اینکه همه هماهنگی ها صورت گرفت ، اطلاعات و مشخصات پرینتر داده شد و با توافق سر مبلغ با کلی چونه زدن و رضایت مشتری ، پرینتر به همون مبلغ 175 هزار بدستش رسید. حالا سود ما و هزینه تلفن و کرایه ماشین و اینا هم هیچ
بد حالا طرف بعد از این همه صحبت و استفاده از اعتبار ما ، دبّه هم دربیاره که من الان پول ندارم و بعد از عید میتونم پولش رو بدم ، یک بحث دیگه!!!
یعنی آدم قشنگ روان شاد میشه با این نوع رفتار!!! تا این قائله ختم به خیر بشه ، بنده چند باری مرحوم شدم !!!
اول کار و در برداشتن قدمهایی که هنوز تاتی تاتی هستن ، خدا این ضرر رو از بیخ گوشم رد کرد.
فقط اینکه آدم درست نیست از اعتبار عنوانش و از اعتبار و صداقت دیگران به نفع خودش استفاده کنه


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تالار شیمی Timothy شايد سخن حق دانلود، بازی، اخبار، علمی و... خوابکودکم پیامبرِ بی معجزه وقتی خـــدا غـریـبـــه-ست، آدم شـدن مـحـالـه ... writings that will never be printed Elisabetha لوازم خانگی بوش